جدول جو
جدول جو

معنی عرب حسن - جستجوی لغت در جدول جو

عرب حسن
(عَ رَ)
دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری شوشتر کنار راه تابستانی شوشتر به بند قیر کنار شمال خاوری رود شطیط، واقع در دشت و گرمسیر است. 1200 تن سکنه دارد. آب آن از رود شطیط تأمین میشود. محصولات آن غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غریب حسن
تصویر غریب حسن
دارای جمال و زیبایی شگفت آور
فرهنگ فارسی عمید
(عَ حَلْ لا)
دهی است از بخش سنجابی، شهرستان کرمانشاه. واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری کوزران، و یکهزاروپانصدگزی جنوب راه فرعی کوزران به گوران. ناحیه ای است دامنه و سردسیر، و دارای 250 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. و محصول آن غلات، حبوب دیم، لبنیات، جزئی میوه و صیفی است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است و در تابستان می توان اتومبیل برد. در فصل زمستان گله داران این ده به نواحی دهستان ذهاب می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(غَ حُ)
آنکه دارای جمال و زیبایی شگفت آور است:
شهری غریب دشمن ویاری غریب حسن
آنجا چه جای غمزدگان قلندر است.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(غَ)
دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه شهرستان ارومیه که در 11/5هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و یک هزار و پانصدگزی خاور شوسۀ ارومیه به مهاباد واقع است. زمین آن جلگه و هوای آن معتدل وسالم است و 66 تن سکنه دارد که مذهب آنان تشیع و زبان ایشان ترکی است، آب این ده از باراندوزچای تأمین می شود و محصول آنجا غلات، چغندر، توتون و انگور است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ حَ سَ)
دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 5 هزارگزی جنوب خاوری مرزبانی نزدیک به قشلاق امیرمحترم. موقع جغرافیایی آن دامنه و سردسیر است. سکنۀ آن 185 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، حبوبات، توتون، صیفی، لبنیات. شغل اهالی زراعت، قالیچه، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد، و تابستان از طریق زرین میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غریب حسن
تصویر غریب حسن
شگفت زیبا آنکه دارای زیبایی شگفت آور است
فرهنگ لغت هوشیار